دنیا برعکس شده
ارنواز با صدای آهسته در گوش مامان: مامان، اگه عاشق کسی هستی، به من بگو، با من حرف بزن!
نویسنده :
آقای پدر یا خانم مادر
22:35
عشق مامان
- مامان، بگو عاشق کی هستی؟ - هیچ کس. - یعنی عاشق یکی نیستی که اسمش با A شروع میشه و با z تموم میشه؟
نویسنده :
آقای پدر یا خانم مادر
22:33
مانوئل، پسری که عاشق همه دخترهاست
الان سه ماه و نیمه که از شروع مدرسه میگذره. جونم واستون بگه که در کل دو ماه اول ارنواز درگیر عشقهای جورواجور بود. همون روز اول اومد و گفت یک پسریه که عاشقشه و این رو با اینکه در خونه بود گفت و غیر از ما دو تا هم کسی نبود، با صدای آروم و در گوشم گفت. بعد از چند روز پسره رو نشونم داد. اسمش هم مانوئل بود. عرضم به حضورتون تا نگاش کردم، فهمیدم این کاره است. به ارنواز گفتم، حالا تو مطمئنی فقط عاشق توئه؟ شاید به بقیه هم همینو میگه. فرداش ارنواز اومد گفت، مامان راست میگی، عاشق یکی دیگه هم هست. یک ماه اول به کنجکاوی در مورد پسرهای مختلف و ناز و عشوه ها گذشت. ماه دوم بیشتر به کنجکاوی راجع به ارتباطهای دیگه گذشت، اینکه کی عاشق کیه. مثلا مات...
نویسنده :
آقای پدر یا خانم مادر
22:31
شوهر آینده
از مطالب جا افتاده: - میخوام شوهرم خوش تیپ باشه، تنبل نباشه، اردهای منو انجام بده، خوابالو نباشه، همین، چیز دیگه نخواستم.
نویسنده :
آقای پدر یا خانم مادر
22:17
مامان ارنواز
از سری مطالب جا افتاده در چند ماه گذشته: مامان (بعد از اذیت و آزار و شیطنتهای ارنواز): ارنواز! اگر بچه خودت یه روزی این کارهارو با خودت بکنه، چیکار می کنی؟ ارنواز: گازش میگیرم، بعد هم خونشو میخورم.
نویسنده :
آقای پدر یا خانم مادر
22:11
کادوی ارنواز
ارنواز اولین هدیه اش را واسه باباش گرفته. یک کراوات طوسی رنگ احتمالا میده که بابانوئل واسه اش بیاره
نویسنده :
آقای پدر یا خانم مادر
15:35